به گزارش شهرآرانیوز، آیتالله سیداحمد علمالهدی در خطبههای نماز جمعه این هفته مشهدمقدس که در رواق امام خمینی (ره) حرم مطهر رضوی برگزار شد، تقویت ارتباط بنده با خدا را مهمترین دستاورد مناسبتهای معنوی همچون روز عرفه و اعیاد قربان و غدیر دانست و اظهار داشت: کلام ما در خطبه اول، دلالت بر مراتب دستیابی به تقوای عملی در زندگانی دارد.
امامجمعه مشهدمقدس افزود: در ایام باسعادتی بهسر میبریم که روز عرفه و عید قربان را پشت سر گذاشته، در ایام ولادت امام هادی (ع) قرار داشته و در آینده هم عید سعید غدیر را در پیش رو داریم. برکت و معنویت این ایام فرخنده باعث میشود که انسان احساس خودمانیبودن با پروردگار عالم داشته باشد؛ به این معنا که قرائت با اخلاص دعای عرفه و حضور در نماز پرفضیلت عید قربان، انسان را به ذات اقدس پروردگار نزدیک میکند و حالتی به انسان القا میکند که مراقب رفتار خود باشد، اعمال خود را کنترل کند و از انجام کارهایی که مورد نفرت پروردگار است، پرهیز نماید که این شرایط همان مراتب تقوای عملی است.
آیتالله علمالهدی ادامه داد: اینکه انسان مراقبت کند که چشم او چیزی را که خدا دوست ندارد نبیند، گوش او چیزی را که خدا دوست ندارد نشنود و همه اعمال و افعال او پیش از آنکه موردپذیرش مردم باشد، موردقبول ذات اقدس پروردگار قرار بگیرد، این حالت متأثر از همان حالت خودمانی شدن با خداوند متعال است و در سایه آن، دیگر انسان خود را دچار یک آزادی مطلق و بیبندوبار نمیداند بلکه آزادی خود را تحت کنترل اراده الهی میبیند و از اینکه در بند عشق و رضای حضرت حق قرار گرفته، لذت میبرد.
نماینده، ولی فقیه در استان خراسانرضوی با بیان اینکه تقوای عملی همان فراز و نشیبی است که در ارتباط خداوند متعال با بنده خود بهوجود میآید، خاطرنشان کرد: وجود باکرامت امیرمؤمنان (ع) در خطبه ۱۹۸ نهجالبلاغه میفرماید «فَمَن اَخَذَ بِالتَّقوَى هَطَلَت عَلَیهِ الکَرَامَةُ بَعدَ قُحُوطِهَا وَ تَحَدَّبَت عَلَیهِ الرَّحمَةُ بَعدَ نُفُورِهَا وَ تَفَجَّرَت عَلَیهِ النِّعَمُ بَعدَ نُضُوبِهَا وَ وَبَلَت عَلَیهِ البَرَکَةُ بَعدَ إِرذَاذِهَا» یعنی هرکس که تقوا پیشه کند، باران کرامت پس از نایاب شدن بر او میبارد و رحمت دور شده به او روى میآورد و چشمه نعمت پس از خشک شدن بر او به جوشش میآید و برکات کاسته شده بر او فراوان میشوند.
وی خاطرنشان کرد: افرادی که تمام زندگی خود به دنبال غرایض نفسانی و شهوات خود هستند، در مرحلهای از خود بیزار میشوند و در هیچ مقطع از زندگانی خود احساس کرامت نمیکنند. این افراد که تمام دغدغه و هدف زندگی خود را بر این متمرکز کردهاند که هیچ مقصدی والاتر از کسب قدرت و ثروت نیست، بهمرور به این باور میرسند که زندگیشان مالامال از خشم خدا و بندگان اوست و رحمت الهی از آنان نفرت دارد. در اینجاست که بنا به فرموده امیرالمؤمنین (ع)، کرامت در زندگی دچار قحطی میشود و نعمتهای پروردگار در عرصه زندگی براندازی میشوند، اما وقتی که تقوا در زندگی انسان جاری باشد، کرامت در سرتاسر عرصه زندگی او بارش میگیرد، نعمات فوران میکنند و برکت شامل حال او خواهد شد.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: تقوا به این معناست که انسان در سایه وابسته بودن به قدرت خدا، همواره در حالتی باشد که رفتار او محبوب خدا باشد و عمل او موجبات خشم پروردگار را فراهم نکند. حقیقت هم همین است، زیرا به هر ترتیب، هیچکس به جز خدا نمیتواند به زندگی انسان برکت دهد، بنده را شامل حال رأفتش کند و برکات و نعمات را در زندگی ما به فوران درآورد.
آیتالله علمالهدی تأکید کرد: کرامت انسانی ما جز با دوستی با خدا و رفاقت با ذات اقدس پروردگار، قابل تحقق نیست. از این رو، احساس دوستی و صمیمیتی که پس از ایام عید و مناسبتهای معنوی همچون روز عرفه میان انسان و پروردگار ایجاد میشود، باید مورد مراقبت و پاسداری انسان قرار بگیرد. بههمین خاطر باید همواره در زیارت ائمه اطهار (ع) از ذات مقدس اولیای الهی بخواهیم که محافظ ما در مسیر عشق و عبودیت پروردگار باشند و ثمره دلدادگی خداوند عالم را در عرصه زندگانی ما متجلی سازند تا خصوصاً جوانان، در کوره افسانهساز امیال نفسانی، خدا را از یاد نبرند و رابطه خود با پروردگار را حفظ کنند.
وی در خطبه دوم نمازجمعه این هفته، با بیان اینکه امروز روز ولادت با سعادت میوه دل امام هشتم، حضرت امام هادی (ع) است، اظهار کرد: این میلاد مسعود را به محضر مقدس ولایتمدار علی بن موسی الرضا (ع) و شما برادران و خواهران تبریک و تهنیت عرض میکنم.
آیتالله علمالهدی ادامه داد: وجود مقدس امام هادی (ع) دومین امامی است که در سن طفولیت به مقام امامت رسید و وجود مقدس امام دهم علیهالسلام در سن ۹ سالگی بعد از شهادت جانگداز پدر بزرگوارشان حضرت جوادالائمه به مقام امامت نائل شدند؛ سه امام در دوران طفولیت به امامت رسیدند، اول وجود مقدس امام جواد در سن ۸ سالگی، دوم وجود مقدس امام هادی (ع) در سن ۹ سالگی و سوم وجود مقدس امام زمان در سن ۵ سالگی.
نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی با بیان اینکه مسئله امامت در دوران طفولیت حاکی از یک واقعیت است و آن واقعیت این است که امامت، نه انتصابی و نه انتخابی است، خاطرنشان کرد: این نیست که از بین همه مردم بخواهند یک نفر را انتخاب کنند که یا به وسیله خدا یا پیغمبر و یا به وسیله امام قبل صورت بگیرد و از بین همه مردم که همه یکجور هستند، یک نفر امام شود به نصب، امامت انتصابی نیست، انتخابی هم نیست که خود مردم بخواهند امام را انتخاب کنند.
وی با تأکید بر اینکه امامت ساختاری هست، تصریح کرد: امام را خدا برای امامت و رهبری میسازد، دلیلش وجود امام دهم در سن ۹ سالگی و پدر بزرگوارشان حضرت جوادالائمه که در سن ۸ سالگی به امامت رسیدند؛ «یوسف ابن عبدالرحمان» از اصحاب امام صادق علیهالسلام است و تا وجود مقدس امام جواد الائمه را درک کرده، بعد از شهادت امام هشتم که خدمت امام جواد رسید در حالی که به ظاهر یک کودک ۸ ساله بودند، چندین سؤال از امام پپرسید و بعد بهعنوان امام با امام جواد بیعت کرد.
آیتالله علمالهدی اضافه کرد: گفتند چطور با این سؤالات یقین به امامت امام جواد کردی؟ گفت سؤالات را از امام صادق علیهالسلام پرسیده بودم، جوابی که امام جواد علیهالسلام به من دادند، عین حواب جد بزرگوارشان امام صادق بود؛ امام ۸ ساله و ۶۵ ساله در عرصه امامت یک حقیقت هستند پس امامت ساختاری است، امام را خدا میسازد و این ساختاری بودن امامت برای ما نقطهای را ثابت میکند و آن نقطه این که مسئله غدیر یک قضیه جریانی هست، داستان غدیر یک مسئله تاریخی نیست.
وی تصریح کرد: غدیر را بهعنوانه یک مسئله تاریخی نباید حساب کنیم که در چند قرن گذشته مولا را پیغمبر روی دست بلند کردند و گفتند «من کنت مولاه فهذی علی مولاه»، این کار بوده، اما احترام ما به غدیر به این اعتبار نیست، غدیر]واقعه جریانی است، غدیر جریان امروز ما هست؛ همین نکته امامتِ امام هادی علیهالسلام در ۹ سالگی تعیین کننده این واقعیت است که غدیر یک قضیه جریانی است، غدیر یک جریان است و همه تعظیم و تکریم ما در برابر غدیر بهخاطر جریان بودن غدیر هست.
امام جمعه مشهد مقدس افزود: در این جریان دو خاصیت وجود دارد، خاصیت اول این که جریان غدیر برای ما ثابت میکند یک دکترین سیاسی را به افکار و اندیشههای بشریت ارائه میدهد، رهبری که خطا نکند، اشتباه نکند، نسیان نداشته باشد، افضل و اعلم باشد، همه چیز را بداند و او بیاید جامعه را مدیریت کند و معصوم باشد، این خاصیت غدیر است.
وی گفت: در واقع یک ارائه اندیشه فطری بشر است، فطرت بشر این است که مطیع و فرمانبردار هرکسی نشود، آدمی که ممکن است اشتباه و نسیان کند، باید مطیع یک انسانی باشد که این انسان اشتباه ندارد، خطا ندارد، گناه ندارد، نفسانیاتش بر سرنوشت مردم حاکم نمیشود و آن امام معصوم است، فطرت بشر چنین رهبری را میپذیرد، غدیر رهبری با این خصوصیات به دنیا معرفی میکند؛ دنیای خسته شده از مدرنیته که در این پهنه جز آدم کشی، جنگ، دزدی و چپاول طی دو قرن و نیم هیچ چیز نداشته و به دنبال پسامدرن افتاده، این دکترین سیاسی را غدیر ارائه میدهد لذا غدیر جریان امروز ما است.
آیتالله علمالهدی، «تداوم وحی در رهبری بشر» را خاصیت دوم غدیر برشمرد و اظهار کرد: غدیر میگوید با رحلت پیغمبر وحی منقطع شد، اما تداوم وحی در رهبری از بین نرفت؛ عدهای خیال میکردند، چون پیغمبر از دنیا رفت و وحی منقطع شد، تنها آنی که پیغمبر آورده همین قرآن است و دیگر رهبری و هدایت مردم دست خودشان است، خودشان هرکار میخواهند بکنند در حالی که این نیست.
وی ادامه داد: وجود مقدس پیغمبر که مبعوث به رسالت شد، بعثت پیغمبر دو خاصیت داشت، اول که حامل وحی بود، از طرف خدا پیام میگرفت و به مردم میرساند، جریان ارتباطی بشر با خدا پیغمبر بود و خاصیت دوم پیغمبر این بود که جامعه را بهصورت حاکمیت الهی اداره میکرد؛ پیغمبر که از دنیا رفتند، آن خاصیت اول که بخواهد واسطه وحی باشد منقطع شد، اما خاصیت دوم سر جایش است، مدیریت امت و حاکمیت امت باید مبتنی بر وحی باشد و امامت، تداوم وحی است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه بزرگترین شاخصه شیعه در کنار همه مزایای اعتقادی، کلامی و فقهی این است که میگوید «رهبری برای امت باید در تداوم وحی صورت بگیرد»، خاطرنشان کرد: یعنی رهبر معصوم بعد از خود پیغمبر جامعه را اداره کند و ما هم الان که رهبر معصوم در پس پرده غیبت است، قائل به رهبری حجت امام معصوم هستیم؛ حجت امام معصوم در حقیقت واسطه است، مرجع مردم است، مردم رجوعی که به رهبر معصوم دارند، چون در پس پرده غیبت هست و، چون در یک رسالت بالای جهانیسازی باید در پس پرده غیبت قرار بگیرد، باید به حجت معصوم مراجعه کنند، مثل یک معاون ارتباط مردمی، حجت معصوم باید جوابگوی مردم باشد، ولی در اصل رهبری و امامت، امامت متعلق به وجود معصوم علیهالسلام است.
وی به وجود برخی باورها نسبت به غدیر اشاره کرد و گفت: امروز غدیر بهعنوان جریان سیاسی و تداوم رهبری وحی برای ما موضوعیت دارد، غدیر برای ما عظمت دارد، ما غدیر سکولار را قبول نداریم، اینکه عدهای بگویند عاشق امیرالمؤمنین و دلداده امیرالمؤمنین هستیم و غدیر هم روزی است که پیغمبر امیرالمؤمنین را سردست بلند کرد و به همه نشان داد، در آن تاریخ تنها جشن بگیریم و دیگر علی را کاری نداریم، در جریان حکومت و مدیریت با امامت کاری نداریم، این غدیر سکولار را قبول نداریم، ما غدیر اجرایی امروز را قبول داریم.
آیتالله علمالهدی ابراز کرد: در زمان امام هشتم علیهالسلام مأمون با علمای عامه مناظره و مباحثه میکرد درباره این که امیرالمؤمنین خلیفه بلافصل پیغمبر است، میگفت من شیعه هستم و تشیع را از پدرم هارون یاد گرفتم و در این مباحثاتش خلافت بلافصل امیرالمؤمنین را ثابت میکرد، اما وجود اقدس امام رضا در حدیث سلسله الذهب نفرمودند بعد از این که توحید وسیله مصونیت و حفظ است، نفرمودند «وعلی من شروطها»، فرمودند «و انا من شروطها».
وی بیان کرد: سرحلقه ولایت و امامت وجود مقدس امیرالمؤمنین است، اما نگفتند «وعلی من شروطها»، گفتند «و انا من شروطها» یعنی امامت، ولایت، حاکمیت و مدیریت امام زنده و مدیریت امروز بشر در جریان امامت شرط توحید است، اینهایی که میخواهند در مسئله ولایت، امامت و غدیر تنها به یک جریان تاریخی متوسل بشوند، همان قضیه را بزرگ کنند و به ولایت، مدیریت و جریان ولایی امروز و نظام ولایی کاری ندارند، اینها تشیعشان تشیع مأمون است، تشیع امام رضا علیهالسلام نیست.
امام جمعه مشهد مقدس اضافه کرد: مأمون نیز اینطور شیعه بود، میخواست بهعنوان شیعه، شیعیان را تنها متوجه امیرالمؤمنین کند تا شیعیان دیگر دنبال سر امام رضا علیهالسلام راه نیفتند و مسئله مدیریت، خلافت و حکومت امام هشتم مطرح نشود، اینها فقط به همین خوش باشند که خلیفه بلافصل، علی بود.
وی گفت: یک عده افراد هستند که دم از ولایت میزنند در کشور ما و فقط دنبال جریان تاریخی ولایت هستند در حالی که جریان ولایت مال امروز ما هست و جریان ولایت، جریان اجرایی هست؛ امیرالمؤمنین بهعنوان با تقواترین، عالمترین، زاهدترین و عادلترین، در هر فضیلتی بگویید معاویه علی را قبول داشت، چرا معاویه با علی دشمن بود؟ چون نمیخواست علی مدیر جامعه باشد، چون نمیخواست علی در رهبری جامعه قرار بگیرد.
آیتالله علمالهدی تصریح کرد: «سوده بنت اماره» وقتی آمد پیش معاویه و از والی کوفه شکایت کرد، گفت تو همان نیستی که در جنگ سفین آمدی در حالی که یک عده سربازان علی از جنگ فرار میکردند، شروع کردی به شعر خواندن؟ شعرخواندی و آنان را برگرداندنی و آمدند با من جنگیدند؟ گفت چرا من همانم، گفت الان هم من تو را بر شتری چموش سوار میکنم، میفرستم نزد مسلم بن ارطاد تا با شمشیرش استخوانهای تو را درهم بشکند.
وی بیان کرد: سوده گفت معاویه، یک روزی من از مأمور زکات علی شکایت داشتم، رفتم در مسجد، علی کاخ نداشت و در مسجد مینشست، در مسجد به علی شکایت کردم، علی دست رو به آسمان بلند کرد و گفت «خدایا تو میدانی من به مأمورینم دستور ندادم به بندگان تو ظلم کنند»، تکه پوستی را از زیر حصیر مسجد درآورد، عزل مأمورش را نوشت و به دست من داد، جای او تو آمدی نشستی؟ و بعد آمد قصیدهای را درباره امیرالمؤمنین خواند.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: قصیدهاش که تمام شد، دید اشک تمام پهنه صورت معاویه را فراگرفته است؛ معاویه دشمن فضیلت امیرالمؤمنین نبود، معاویه دشمن حکومت علی بود، دشمن مدیریت علی بود، آنچه در ولایت و امامت باید روی ان تکیه کنیم، مسئله مدیریت و رهبری خط امامت است که امروز بهوسیله حجت امام زمان برای آماده شدن جهان و پذیرش حاکمیت و امامت امام معصوم و مظهر خدا روی کره زمین داریم.